حکومت غسانیاناعراب جنوب عربستان، اولین شهرنشینان ملت عرب بودند، بالطبع آنان، نخستین دولتهای عربی را تشکیل دادند، دولتهایی که در این منطقه شکل گرفت نه دولت سیاسی، بلکه بیشتر دولتی تجاری به حساب میآیند. متاسفانه از چند و چون این دولتها چندان اطلاعی در دست نیست. اطلاعات به دست آمده از این دولتها مرهون تلاش باستانشناسان در مطالعه کتیبهها و آثار و ابنیههای تاریخی به جا مانده از آن دوران است. در اینجا به مهمترین این دولتها پرداخته و اجمالاً مطالبی را یادآور میشویم. ۱ - غسانیان«غسانیان» از مهاجران جنوبی بودهاند که پس از کوچیدن از جنوب مدتی در تهامه بر کنار چشمه یا چاه آبی به نام «غسان» اقامت کردهاند و این نسبت را از نام آن آب گرفتهاند. «غسانیان» بعد از شکستن سد «مارب» از «یمن» به سمت «شام» کوچ کردند و با غلبه بر سایر قبایل عرب بر شام مسلط شدند. [۱]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۴۶، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی ـ فرهنگی، چاپ پنجم.
در ابتدا پایتخت معینی نداشتند، گاه جابیه (جولان) و گاه جلق (جلولا) را پایتخت خود قرار میدادند. [۳]
ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۶۹، ترجمههاشم رسولی، تهران، کتابچی، چاپ پنجم.
تا اینکه از سوی رومیان، حاکمان شام گردیدند. [۴]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۴۶۶، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی ـ فرهنگی، چاپ پنجم.
به نظر مورخین عرب، اولین حاکم غسانی "جفنه بن عمرو مزیقیاء" بود؛ لذا غسانیان به «آل جفنه» نیز نامیده میشوند. اولین امیرشان که اخبارش بدست ما رسیده و از لحاظ تاریخی قابل اعتماد است، "جبله" است که در سال ۴۹۷ م به فلسطین حمله برد. پسرش "حارث" نیز نقش مهمی در جنگهای ایران و اعراب عراق داشت او ملقب به «فیلارک» و «پاتریک» از سوی رومیان شد که پس از عنوان باسلیوس (ملک) مهمترین لقب دولت بیزانس بشمار میآمد او با "منذر بن ماء السماء"، حاکم حیره، درگیریهای فرسایندهای داشت. روزگار او درخشانترین ایام غسانیان است. او سرزمین غسان را از «پترا» تا «رصافه» در شمال «تدمر» گسترش داد.۱.۱ - تغییر دیندر قرن چهارم میلادی غساسنه به تدریج مسیحی شدند. حارث طی دیداری از بیزانس موفق شد، "ژوستینیان" امپراطور بیزانس را متقاعد کند که "یعقوب برادایس" (برادعی) را اسقف کلیسای مونوفیزیتی سوریه کند. یعقوب عقیده خود را که بر خلاف مذهب رسمی دولت بیزانس بود را، در بین غسلانیان و شامیان ترویج داد. منذر پسر حارث نیز راه پدر را ادامه داد و با با مناذره به جنگ برخاست. مهمترین این جنگها نبرد «عین اباغ» بود که به پیروزیاش انجامید؛ [۱۳]
ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۶، حاشیه علی شیری، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۹۸۹.
[۱۴]
مجهول، مجمل التواریخ و القصص، ص۱۷۶، تحقیق ملک الشعراء بهار، تهران، کلاله خاور.
اما بین او و دولت بیزانس در ظاهر بخاطر عقیده مذهبی مونوفیزیتیاش اختلاف افتاد. رومیان موقتا از منذر روی برگردانده، او را از کمکهایی که برایش ارسال میکردند، محروم کردند؛ [۱۵]
حتی، فلیپ، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۹، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تبریز، کتابفروشی محمدباقر کتابچی حقیقت.
اما بعد دوباره، چهرهای دوستانه گرفته، در سال ۵۸۰ م، از او و پسرش در قسطنطنیه استقبال با شکوهی بعمل آوردند. با تصرف «حیره» در این سال، هراس رومیان از طغیان منذر شدت گرفت؛ از اینرو، زمانیکه منذر برای افتتاح کلیسایی در حوران، مابین دمشق و تدمر، رفته بود، دستگیر و تبعیدش کردند تا اینکه در سال ۵۸۴ م. درگذشت. [۱۶]
حتی، فلیپ، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۹، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تبریز، کتابفروشی محمدباقر کتابچی حقیقت.
۱.۲ - فروپاشی غسانیانبعد از منذر قلمرو غسانیان از هم پاشید و وارثان حکومت هر یک بر قسمتی از این سرزمین حکم راندند. [۱۷]
حتی، فلیپ، تاریخ عرب، ج۱، ص۵۰، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تبریز، کتابفروشی محمدباقر کتابچی حقیقت.
سلطه خسرو پرویز بر بیتالمقدس و دمشق در سال ۶۱۴م. نیز ضربه کاری دیگری بر پیکره این دولت وارد آورد. [۱۸]
ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۱۷۲، حاشیه علی شیری، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۹۸۹.
مورخان عرب آخرین شاه غسانی را «جبله ایهم» معرفی کردهاند که در ایام خلافت عمر مسلمان شد؛ اما طولی نکشید که مرتد شد و فرار کرد. [۲۰]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۴۶۹، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی ـ فرهنگی، چاپ پنجم.
۲ - پانویس
۳ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «دولتهای عرب جاهلی(غسانیان،حیره، کنده)»، تاریخ بازیابی ۹۵/۶/۲۷. |